سفارش تبلیغ
صبا ویژن



nazaninzahra - پیام دوستی

   


وقتی روز شمار بندگی را ورق می زنی الطاف رحمت ایزدی را در لابه لای روزها می بینی بعضی از ماه ها شور و حال دیگری دارند. اصلا رنگ و بوی خدا در آنها نمایان تر است.
رجب، ماه خدا، ماه خالی شدن از غیر خدا، ماهی که ملائکه در زمین به دنبال جمع کردن استغفار مثل من و تو هستند. باید تخلیه شد باید دید روزها را چگونه گذرانده ایم. تپش قلبهایمان با کدام طنین موزون می نواخت.

آیا با نوای استغفار (استغفرالله و اسئله التوبه) در این میکده دل را گشوشده ای؟! و آیا...

گام ها را فراتر می نهیم تا به کعبه مقصود رسیم. شعبان از راه می رسد. آن هنگام که ظرف بندگی تو از تب هوای نفس اماره خالی شد شعبان با طلوعی سرشار از لبریز از شکوفه های محمدی و عطر ال الله از راه می رسد و قدم بر خانه دل می گذارد. می آید تا این منزل بود را به دسته گل های از ذکر و معنویت بیارآیی. هر چه گام به جلو برمی داریم احساس سبکی در ما ایجاد می شود.

 

   

 

و دیگر هنگامه جلای دل است. دلی که رجب را وقف پیرایش آن در شعبان را وقف آرایشش کرده ایم. مهربانا شکرت که این گونه مرا، اعضاء و جوارحم را، زبانم، چشمم را، گوشم را و همه وجودم را میهمان این خوان با کرامتت کرده ای، میهمانی که حتی چشم بر هم نهادن آن نیز عبادت است.

آرام آرام دلنشین و سبکبال پاسی را بر بال ملائک می گذاریم و دستان رمضان را در آغوش می گیریم پای بر شمارش معکوس دل می گذاریم و به سوی عشق و مستی در دست.
به میانه ماه خدا نزدیک شده ایم. نوای رحمت ایزدی به گوش می رسد. در قلب زمان اعظم ملائکه آسمان بر زمین می آیند تا بالهایشان را فرش پای ملکوتیان کنند. آمدند تا تو را بخرند. آیند تا تو را نزد آن معبودی ببرند که خریدار هر یوسف بد سرشت است.

لیالی قدر در انتظارند تا فانوس عشق و عاشقی را بنوازند. معشوقه دل عطر شفا و رحمت را می گستراند، دلبری می کند تا تو را که عاشقی و مجنون، ناز او را بخری.

آمده ام به کوی تو گر تو کنی نگاه من
ناز خرج ز روی تو گر تو دهی شفای من

و آنجاست که این عبد سراپا تقصیر روی به سوی حقیقت عالم می کند و منشور آینده ای مبهم را از دست مولامان حجة بن الحسن (عج) بر می گیرد.

خدایا چه می شود ما را این شب، پر از رحمت و برکت، اما رسم مجنون شدن را نمی داینم، نمی دانیم که اگر لیلای عالم کاسه گدایی تو را می شکند. تو را دوست دارد و در انتظار یک نگاه پر از نیاز توست. شب قدر آمده است تا تویی که خسته عالم دنیایی، خسته بندگی تن شده ای. چنگ در ریسمان معنویت زنی و قرآن را که سرچشمه معنویات عالم است با زبان اشک بیارازی با زبانی که تحفه قدح بار است، با زبانی که کیمیای جلای دل است. آن محبوبه ای که شنزار گونه های عاشقان را آبیاری می کند تا نهال خوف و رجا در آن برویاند.

شبنمی که اگر لیلای مجنون، گوشه چشمی (نیم نگاهی) بر آن کند همه گناهانت اگر به عدد ستارگان آسمان باشد آمرزیده می شود. آری باید این اشک ها را تحفه قدم او کرد.

لطیفا! حال که در رحمتت را به روی ضعیفان و ثروتمندان معنویت گشوده ای و حال که من ناچیز قلب رمضان را که با شستن خون در رگها جاری می کند در آغوش خود می فشارم. چگونه می شود این عاشقی که در دام بلای دوست گرفتار است به خود واگذاری؟

چگونه می شود آن حال و هوای شبهای قدر را از من بستانی تا در این بحر فانی دست و پا زنم...

چگونه؟!

ای الهه ناز! با همه نیاز، به درگاه تو آمده ام تا قلم عفو بر در دریای گناهانم بکشی که که با دیدگانی پاک به زیارت آقا حجة بن الحسن (عج) برسم.

ای محرم راز! با دل پر سوز و گداز، آمده ام تا به شب قدر حلقه گمشده انسانیتم را بیابم که مگر سالک راه تو شوم. ای خدای بی نیاز! با عطش و عشق و نیاز آمده ام تا به حق بهترین بندگانت، به حق سید رسولانت و به حق ناله های عصمت عالم ما را هم رنگی الهی بزنی تا خدایی خدایی شویم.



نویسنده » nazaninzahra » ساعت 12:40 صبح روز دوشنبه 91 مرداد 16

قاصدک های پشت پنجره گفته اند می آیی
  
قاصدک های پشت پنجره گفته  اند می آیی

 

تا حالا منتظر بودی ؟

آره می دونم الان داری به چی فکر می کنی

آره می تونه یه آدمم باشه

درواقع منظورم از انتظار، می تونه در انتظار بودن برای برگشتن یک فرد هم باشه

سفر، اسارت، بیمارستان و .... خیلی چیزای دیگه

اما نکته مهم در اینجا مفهوم انتظاره

حسی که یک ادم منتظر را در بر می گیره

در انتظار بودن هم تلخه هم شیرین

تلخه چون نمی دونی کی به اتمام می رسه

تلخه چون در تمام لحظات انتطار بی قرار و بی تابی  

چون تنها کاری که از دستت ساخست اینه که صبر کنی

حالا فکر کن منظور از انتطار مسافری باشه که زمان برگشتش معلوم نیست

مسافری که قرن هاست همه منتظر ظهورش هستند

مسافری که قرار است با آمدنش عدل و داد را در تمام جهان برپا نماید

مسافری که ظهورش به ما و نیت قلبی ما بستگی داره

مسافری که از ما خواسته تا برای فرجش دعا کنی

براستی آیا در روزگار آمدنش در رکابش خواهیم بود؟

 

قاصدک های پشت پنجره گفته اند  می آیی

 

نمی دانم چشمانم تر شده یا نگاهم خیسی شیشه های پنجره را بهانه کرده تا همه چیز را تار نشانم دهند

پیشانی که می چسبانم به شیشه ها، گرمای نفسم با سردی شیشه در هم می آمیزد

تنها یاد توست که قلبم را گرما می بخشد، می دانم که قلبم با هر ضربانش می خواهد این گرما را در تمام وجودم پخش کند

لبخند تلخی می نشیند روی لبهایم

چشم هایم را که می بندم

گونه هایم خیس می شوند

چشمانم را که باز می کنم 

قاصدکی را می بینم که پشت پنجره منتظر است

آری

 

 می بینمش

واضح تر از قبل

به آسمان نگاه می کنم، تازه می فهمم بارانی در کار نبوده است

انگار یادم رفته بود دلم و چشمانم غیبت چندین ساله ایت را، دوباره بهانه را گرفته است ...

 

 

 

 

خیابان ها را آذین بندی کرده اند

همه جا پر شده است از نقل و شیرینی

چه سخت است اما وقتی برای میلادش جشن بگیری و او غایب باشد

و سخت تر از همه اینکه، این غیبت یعنی هنوز به آن درجه از ایمان نرسیده ایم تا زمان وصال فرا رسد.

 

قاصدک های پشت پنجره گفته اند می آیی
 

 

آدینه که از راه می رسد، با این شوق از خواب بر می خیزم که آن وعده الهی به وقوع پیوسته باشد.

و هر بار، هرلحظه از آدینه بی تو بودن که به غروب نزدیک و نزدیک تر می شود، دلتنگ می شوم

پس با خود می گویم به سختی

با بغضی که راه گلویم را بسته است

شاید ...

آری ...

شاید، شاید این جمعه بیاید ...

پس باز هم چشمانم را به انتظار آمدنت تر می کنم به درگاه پروردگاری که وعده داده است ظهورت را ...

 

 

 

غروب های جمعه چقدر دلگیر است

آمدنت را دلم باز بهانه گرفته است 

جمعه دیگری از راه رسید

آری بازهم خورشید بدون تحقق آن وعده الهی دارد غروب می کند

این منصفانه نیست

از آمدنت تنها جمعه بودنش را می دانیم

آخر ای پسر فاطمه، ای منتقم خون حسین

کی فرا می رسد زمانی که فریاد برآوری :

  

آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم

 

  

 



نویسنده » nazaninzahra » ساعت 12:32 صبح روز سه شنبه 91 تیر 13

    چاپ نامه الکترونیک
     
 

 

«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ * خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ * الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ یَعْلَم»..و این چنین است که جمله آغازین آخرین کتاب آسمانی خالق، برای بشریت، آن هم هنگام اولین دفعه نزول بر آخرین سفیر، جمله ی «إقر» می باشد!..

 سلام..امروز آسمانی‌ها به شکرانه برگزیدنت کِل می‌کشند و تمام خاکیان، آسمانی شدنت را پای می‌کوبند. زمین شکافت و خاک‌های ترک خورده‌اش، سجده‌گاهت شد، حرا، قندیل روزهای بی‌خدا را شکست..اری مبعث است..این عید بزرگ رو از طرف خودم و رفقام تبریک میگم..مبعث، یکی از اعیاد بزرگ امت اسلامی است.. پوشیدن لباس تمیز و مناسب، صلوات فرستادن و روزه گرفتن، از سنت های سفارش شده در این عید بزرگ به شمار می آید. امام صادق علیه السلام درباره روزه داری در روز عید مبعث فرمودند: «کسی که در روز بیست و هفتم ماه رجب روزه بگیرد، خداوند ثواب هفتاد سال روزه را به او خواهد داد»..ازتون میخوام که دعام کنید..امام زمانمون رو یادتون نره..مریضها رو هم همینجور..التماس دعا..یا علی....

سلام..امروز آسمانی‌ها به شکرانه برگزیدنت کِل می‌کشند و تمام خاکیان، آسمانی شدنت را پای می‌کوبند. زمین شکافت و خاک‌های ترک خورده‌اش، سجده‌گاهت شد، حرا، قندیل روزهای بی‌خدا را شکست..اری مبعث است..این عید بزرگ رو از طرف خودم و رفقام تبریک میگم..مبعث، یکی از اعیاد بزرگ امت اسلامی است.. پوشیدن لباس تمیز و مناسب، صلوات فرستادن و روزه گرفتن، از سنت های سفارش شده در این عید بزرگ به شمار می آید. امام صادق علیه السلام درباره روزه داری در روز عید مبعث فرمودند: «کسی که در روز بیست و هفتم ماه رجب روزه بگیرد، خداوند ثواب هفتاد سال روزه را به او خواهد داد»..ازتون میخوام که دعام کنید..امام زمانمون رو یادتون نره..مریضها رو هم همینجور..التماس دعا..یا علی....



نویسنده » nazaninzahra » ساعت 8:16 عصر روز دوشنبه 91 خرداد 29

شروع زیبایی

حضرت فاطمه

خوش آمدی به زمین ای شروع زیبایی

تو عطر یاسی و نرگس تویی که زهرایی

تو آن طلوع قشنگی که در کنار علی، برای ظلمت شب‏های مکه آمده‏ای

مقامِ فاطمه بودن فقط لیاقت توست، طلوع کن که محمد رسالت خود را، دگر به واسطه تو، تمام خواهد کرد

تو آمدی که بگویی شرافت یک زن، ز سرنوشت حسینت قیام خواهد کرد

تو آمدی که بگویی اگرچه پهلویت، شکسته، اما از آن دوازده خورشید به آسمان و زمین، از تو هدیه خواهد شد، سلام بر تو که عشق محمدی و علی!

برای وصف خدا شرح بهترین غزلی

اگر چه وصف کمال تو غیر ممکن بود

چه بود فاطمه؟ ـ یعنی خلاصه‏ای ز علی

 

به احترام تو ای گل که آبروی زنی

تمام اهل زمانه به پای می‏خیزند

و شاخه شاخه درختان بهار می‏ریزند

چه خوب شد که دمیدی به روح خسته عشق!

کدام دختر، مثل تو مادر باباست؟!

شکوه نام تو، زهرای مرضیه! زیباست

در آن دقیقه که حتی ز قید گردن‏بند، برای خاطرِ آرامش پدر رَستی

برای آن که تو ثابت کنی چه زیبایی، برای آن‏که بگویی تو فاطمه هستی

امروز، روز رسیدن بانوی آب‏ ها، به تشنگی زمین است؛ آغاز پیوستن تو به تاریخ عاشقانه دین و نقطه تکمیل قرآن، سوره کوچک توست. ای چشمه‏ی کوثر!

 

به زیر سبز عبای پدر کسی کم بود

تو آمدی و سپس کشتی نجات از تو

علی، حسین و حسن را به سمت دریا برد

بیا، سفینه روز نجات در دلِ من

که با وجود تو دریای زندگی زیباست.

 

تولد تو شبیه ظهور خورشید است

در آن شبی که بشر انتظار رویش داشت، تو مثل غنچه یاسی، به باغ پیوستی!

چقدر وسعت تو دیدنی است یا زهرا!

چقدر می‏شود از تو دوباره بوی خدا، میان مردم شهر مدینه سر بزند

چقدر خانه نورانیِ رسول خدا

به نام حضرت یاست فرشته باران شد

تو آمدی که زمین بعد از این به حرمت تو

حضور روشنِ تکرار فاطمه باشد خدا تو را به محمد به عشق هدیه نمود

که تا همیشه گل یاسِ فصلِ او باشی

که تا همیشه به تکرار نام شیرینت

برای حرمت آیینه آبرو باشی.

 

 

 

 

  

در آن شبی که بشر انتظار رویش داشت، تو مثل غنچه یاسی، به باغ پیوستی! چقدر وسعت تو دیدنی است یا زهرا! چقدر می‏شود از تو دوباره بوی خدا، میان مردم شهر مدینه سر بزند چقدر خانه نورانیِ رسول خدا به نام حضرت یاست فرشته باران شد

 

 

از شاخه تو هیچ‏کس نیاویخت مگر آن که میوه بخشش را به دامانش ریختی. تکیه بر تو، تکیه بر همه خوبی‏هاست در وصف روی تو همه واژه‏ها کم است

جوهر شود اگر همه آب‏ها، کم است

ای فاطمه که مظهر لطف محمدی

میلاد تو دمیدنِ روحی در آدم است

 و امروز، آبروی نمازهایم، تسبیحات توست؛ سی و سه بار چنگ بر دامان معبود زدن، به احترام تو، دعایم را مستجاب خواهد کرد.

امروز، روز رسیدن بانوی آب‏ ها، به تشنگی زمین است؛ آغاز پیوستن تو به تاریخ عاشقانه دین و نقطه تکمیل قرآن، سوره کوچک توست. ای چشمه‏ی کوثر!



نویسنده » nazaninzahra » ساعت 8:19 عصر روز جمعه 91 اردیبهشت 22

ی مولف شهید

انشاء تحقیق مقاله درباره مطهری

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان  واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد.l

 

در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم ضمخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.

در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از

انشاء تحقیق مقاله درباره مطهری

امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.

کنار امام بوده است به طوری که می توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود.

پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهده دار رهبری این هیئتها می گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایی کادر رهبری هیئتهای موتلفه شناسایی و دستگیر می شود ولی از آنجا که قاضی یی که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر می برد. سنگینتر می شود. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی

انشاء تحقیق مقاله درباره مطهری

کردن محتوای نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می دهد. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطر سران سازمان موسوم به « مجاهدین خلق ایران » پی می برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز می دارد و حتی تغییر ایدئولوژی آنها را پیش بینی می نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنی بر تدریس در حوزه علمی قم هفته ای دو روز به قم عزیمت نموده و درسهای مهمی در آن حوزه القا می نماید و همزمان در تهران نیز درسهایی در منزل و غیره تدریس می کند. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند.

انشاء تحقیق مقاله درباره مطهری

گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند.

.

آثار (به ترتیب حروف الفبا)

·                     آیینه جام

·                     اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب

·                     آزادی معنوی

·                     اسلام و مقتضیات زمان (2 جلد)

·                     آشنایی با علوم اسلامی (3 جلد: منطق و فلسفه، کلام و عرفان و حکمت عملی، ا                      اصول فقه و فقه)

·                     آشنایی با قرآن (فعلا 11 جلد)

·                     شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی (5 جلد)

·                     امامت و رهبری

·                     امدادهای غیبی در زندگی بشر

·                     انسان در قرآن

·                     انسان کامل

·                     انسان و ایمان

·                     انسان و سرنوشت

·                     بیست گفتار

·                     پاسخهای استاد به نقدهای کتاب مساله حجاب

·                     پیامبر امی

·                     پیرامون انقلاب اسلامی

·                     پیرامون جمهوری اسلامی

·                     تعلیم و تربیت در اسلام

·                     تکامل اجتماعی انسان

·                     توحید

·                     جاذبه و دافعه علی

·                     جامعه و تاریخ

·                     جهاد

·                     جهان‌بینی توحیدی

·                     حرکت و زمان در فلسفه اسلامی (2 جلد)

·                     حق و باطل

·                     حکمت‌ها و اندرزها

·                     حماسه حسینی (2 جلد)

·                     خاتمیت

·                     ختم نبوت

·                     خدمات متقابل اسلام و ایران

·                     داستان راستان (2 جلد)

·                     درسهای الهیات شفا (2 جلد)

·                     ده گفتار

·                     زندگی جاوید یا حیات اخروی

·                     سیری در سیره ائمه اطهار

·                     سیری در سیره نبوی

·                     سیری در نهج‌البلاغه

·                     شرح مبسوط منظومه (4 جلد)

·                     شرح منظومه (2 جلد)

·                     شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی)

·                     شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)

·                     عدل الهی

·                     عرفان حافظ (تماشاگه راز)

·                     علل گرایش به مادیگری(به ضمیمه ماتریالیسم در ایران)

·                     فطرت

·                     فلسفه اخلاق

·                     فلسفه تاریخ (2 جلد)

·                     قیام و انقلاب مهدی (به ضمیمه شهید)

·                     لمعاتی از شیخ شهید

·                     مساله حجاب

·                     مساله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه)

·                     مساله شناخت

·                     معاد

·                     مقالات فلسفی (3 جلد)

·                     نبوت

·                     نظام حقوق زن در اسلام

·                     نظری به نظام اقتصادی اسلام

·                     نقدی بر مارکسیسم

·                     نهضت‌های اسلام صد ساله اخیر

·                     وحی و نبوت

·                     ولا‌ها و ولایت‌ها

سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

 



نویسنده » nazaninzahra » ساعت 10:52 عصر روز سه شنبه 91 اردیبهشت 12

<      1   2   3   4   5   >>   >